وای که چقدر اینجا رو دوست دارم....... وقتی حضور دوستانم رو می بینم.....
حتی حضورشون تو وبلاگ هاشون رو ..... احساس شادی و آرامش بهم دست میده ....
وقتی می بینم هرکی به طریقی میادواز طریق وبلاگش با بقیه حرف می زنه .....
و درد دل میکنه.... و از تجربیات دیگران استفاده می کنه.... و حتی مشکلش رو مطرح
میکنه و به کمک بقیه دوستاش به نتیجه هم میرسه.....
چقدر دنیا مون عوض شده ....خیلی جالبه .... وقتی به گذشته فکر می کنه(آره ننه جون !!
)
چقدر روابط اجتماعی مون تغییر کرده. ارتباطات صمیمی باهم داریم در حالی که هرگز همدیگه رو
ندیدیم .... من با بیشتر دوستان وبلاگیم احساس نزدیکی و علاقه می کنم با اینکه اصلا ندیدمشون.
خیلی دوستتون دارم..... (نمی دونم چرا امروز احساساتم قلمبه شده !!!
)
شاید به خاطر خوندن وبلاگ یکی از دوستانم هست که با حوصله به همه کامنتها جواب میده
و من با خوندن کامنتها و جواب اونها واقعا لذت می برم...... 
خیلی حس خوبی دارم....... خدایا شکرت ......
از اینکه فکر می کنم..... هیچکس اینجا تنها نیست ....
اینم یه تفال به حافظ عزیز :
معاشران گره از زلف یار باز کنید *** شبی خوش است بدین وصلتش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند *** وان یکاد بخوانید و در فراز کنید ...
تفال جالبی بود ... نه؟؟؟ ممنون حافظ جونم ...