۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته عاشقانه» ثبت شده است

ﻣــــﺮﺍﮐﻪ ﻣﮯﺷﻨﺎﺳﮯ؟

ﻣــــﺮﺍﮐﻪ ﻣﮯﺷﻨﺎﺳﮯ؟

 

ﺧﻮﺩﻣﻢ. . .

 

ﮐﺴﮯ ﺷﺒﻴــﻪ ﻫﻴـــﭽﮑﺲ. . .

 

ﮐﻤﮯ ﮐﻪ ﻻﺑﻪ ﻻﮮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺑﮕﺮﺩﮮ

 

ﭘﻴﺪﺍﻳﻢ ﻣﮯﮐﻨﮯ. . .

 

ﺷﺒــﻴﻪ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﻳﻢ ﻫﺴﺘـﻢ. . .

 

"ﻏﻤﮕﻴﻦ. .ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ. .

 

ﺻﺒﻮﺭ. .ﮐﻤﮯﻫﻢ ﺑﻬـﺎﻧﻪ ﮔﻴـﺮ"

 

ﺍﮔـﺮﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍﺑﻴﺎﺑﮯ. . .

 

ﻣﻨﻢ ﻫﻤـﺎﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺍﻡ. . .

 

ﺷﺒﻴﻪ ﺑـــﺎﺭﺍﻥ ﭘﺎ ﻴﻴﺰﮮ. . .

 

ﺍﺯﺷﻠﻮﻏــﮯﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ. . .

 

ﻭ ﺑﻪ #ﺗﻨﻬــﺎﻳﮯ ﻧﺰﺩﻳـﮏ. .*

۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

ایکاش اگر قراره با مرگ از هم جداشیم، هردو بمیریم

دلنوشته های عاشقانه غمگین

خاطرات تبخ جدایی

اگر قراره مرگ دونفر رو از هم جدا کنه، ایکاش هردو باهم به آغوش مرگ برن که با مردن اون یکی، این یکی تا وقتی نفس می کشه ، هر روز میمیره و آتیشی که تو دلش روشن شده، سرد بشو خاموش شدنی نیست

ب هم میگفتیم داداش 
تا حدی بهم دیگه وابسته شده بودیم که اگه یک روز هم دیگرو نمیدیدم پَکر بودیم 

شاید اون اینطور نبود ولی واقعا من اینطور بودم ...

ادامه مطلب...
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۵:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ پ پ پونه
دلنوشته های عاشقانه غمگین

دلنوشته های عاشقانه غمگین

دلنوشته های عاشقانه غمگین

متن های عاشقانه
نوشته های عاشقانه
یاد روزهای خوب و شیرین عاشقی بخیر
یاد روزهای پر از ترس و هیجان بخیر

وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت  درست مث دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یکم عاشقی و نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه گذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود و نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید الک دولک بود
نه باورم نمیشه  که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو گل دنیا تک بود
قصه با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلبم مث نمک بود...

دلنوشته های عاشقانه غمگین
متن عاشقانه
عاشقانه ها
ادامه مطلب...
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه