۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است

تا کنون عاشق شدی؟

نشدی عاشق
نشدی عاشق
ز کجا دانی
چه کشد هرشب
دل من گلنار

نشدی عاشق
نشدی عاشق
ز کجا دانی
چه کشد هرشب
دل من گلنار

۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

ﻣــــﺮﺍﮐﻪ ﻣﮯﺷﻨﺎﺳﮯ؟

ﻣــــﺮﺍﮐﻪ ﻣﮯﺷﻨﺎﺳﮯ؟

 

ﺧﻮﺩﻣﻢ. . .

 

ﮐﺴﮯ ﺷﺒﻴــﻪ ﻫﻴـــﭽﮑﺲ. . .

 

ﮐﻤﮯ ﮐﻪ ﻻﺑﻪ ﻻﮮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺑﮕﺮﺩﮮ

 

ﭘﻴﺪﺍﻳﻢ ﻣﮯﮐﻨﮯ. . .

 

ﺷﺒــﻴﻪ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﻳﻢ ﻫﺴﺘـﻢ. . .

 

"ﻏﻤﮕﻴﻦ. .ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ. .

 

ﺻﺒﻮﺭ. .ﮐﻤﮯﻫﻢ ﺑﻬـﺎﻧﻪ ﮔﻴـﺮ"

 

ﺍﮔـﺮﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍﺑﻴﺎﺑﮯ. . .

 

ﻣﻨﻢ ﻫﻤـﺎﻥ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺍﻡ. . .

 

ﺷﺒﻴﻪ ﺑـــﺎﺭﺍﻥ ﭘﺎ ﻴﻴﺰﮮ. . .

 

ﺍﺯﺷﻠﻮﻏــﮯﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ. . .

 

ﻭ ﺑﻪ #ﺗﻨﻬــﺎﻳﮯ ﻧﺰﺩﻳـﮏ. .*

۱۸ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

ایکاش اگر قراره با مرگ از هم جداشیم، هردو بمیریم

دلنوشته های عاشقانه غمگین

خاطرات تبخ جدایی

اگر قراره مرگ دونفر رو از هم جدا کنه، ایکاش هردو باهم به آغوش مرگ برن که با مردن اون یکی، این یکی تا وقتی نفس می کشه ، هر روز میمیره و آتیشی که تو دلش روشن شده، سرد بشو خاموش شدنی نیست

ب هم میگفتیم داداش 
تا حدی بهم دیگه وابسته شده بودیم که اگه یک روز هم دیگرو نمیدیدم پَکر بودیم 

شاید اون اینطور نبود ولی واقعا من اینطور بودم ...

ادامه مطلب...
۰۱ آبان ۹۴ ، ۱۵:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

دل نوشته

شما نظر بدید

اینروزا نوشتن برام خیلی سخت شده . از نوشتن و بروز دادن اتفاقاتی که دورو بر آدم رخ میده ، و هی گلیه و شکایت از روزگار روحیه خودمم رو هم خراب کرده . بخاطر همین گفتم باشما دوستان خوبم مشورت کنم

 میدونید خودم هم خسته شدم از بس تلخ نوشتم ولی وقتی تلخی می بینم جز این چاره ای نیست
از این به بعد تصمیم دارم اتفاقاتی که در رابطه با درسم گاهی با انها روبرو می شوم براتون بنویسم


نمیدونم راهتون به مراکز مشاوره افتاده یا نه؟
وقتی این سوال را می پرسم الزاما فکر نکنید ما که مشکلی نداریم ویا غیره...
به نظر من برای هر کسی مشاور لازمه که می تونه در قالب دوست همسر یا مادر
یا کسی که در این رابطه تخصص دارد باشد
میخوام یه صحنه واقعی از یک حادثه را برای شما شرح بدم و از شما میخوام خودتون هم
قضاوت کنید (این اتفاق واقعی است)

ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

دلنوشته های عاشقانه غمگین

زمزمه های عاشقانه

 
عاشقی با تمام دلخوری ها، اضطراب ها، ناراحتی ها و جدایی هاش قشنگه
هیجان عاشق شدن رو با چی میشه مقایسه کرد
وقتی می خوای عشقتو ببینی ، انگار دلت می خواد از تو سینه بیرون بزنه
آخ که چقدر دلم می خواد بازم عاشق بشم
بازهم کسی رو دوست داشته باشم و دوست داشته بشم
ای عشق ، مرا صدا کن
این متنو نمیدونم کجا دیدم ولی فوق العاده اس که با تر جمه برای شما می نویسم

when i touch you i can feel you shivering
انگاه که نوازشت میکنم حس میکنم که میلرزی

i can feel your heart is beating fast
میتوانم حس کنم قلبت چه تند تند میزند

we are alone in this crowded room
در ازدحام این اتاق ما تنهاییم
ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

خاله قزی

دلنوشته های عاشقانه خاله قزی

خاله قزی دلش گرفته بود و کنار ساحل نشسته بود و به غروب خیره شده بود آخ که چقدر سخته لحضات پس از جدایی!!!

چقدر سخته دوست داشتن یکطرف

یکی رو تا حد جنون دوست داشته باشی و اون !!!!!


زن ارام روی ماسه های سرد نشست و به دریا چشم دوخت
شب دوم بود که رفته بود
میدانست تا فردا حتما بر میگردد بغضش را با نسیم دریا فرو داد
و به صدای امواج گوش سپرد
بی اختیار زیر لب ناله میکرد
نباید میرفت نباید میرفت
به یاد شوهرش افتاد و سرفه هایش
و بعد به یاد عدنان و مادرش افتاد
20 سال از ازدواجش می گذشت
مادر عدنان پیغام داده بود با فامیل برای دیدن جهیزیه نسیمه می اید
کدام جهیزیه؟
نسیمه گفت : من شوهر نمیخوام ولی چشمانش چیز دیگری می گفت
زن التماس کرد : مرد نرو

ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۱۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه