سلام به بروبچه های باحال اینترنتی...
مطلبی که ایندفعه میخوام براتون بنویسم یه کم جنبه ی ناموسی داره.فکر کنم بدونین چیو میگم...درست حدس زدین"هم جنس بازی" (فکربددر موردم نکنینا)
بیچاره افرادی که درگیر این مسئله هستند و درمان مشخصی هم تاکون براش پیدا نشده.
آخه کسی که بخاطر مشکلات ژنتیکی ، علاقه ای به نزدیکی به جنس مخالفش نداره رو میشه سرزنش کرد؟
بجای سرزنش و رانده شدن از احتماع ، باید به اونها کمک کرد ئ کمی به رسمیت شناختشون
ماشالاه دیگه تازگیا توی دهن همه مثل نقل و نبات در مورد این موضوع صحبت میشه...
من نمیگم مخالف مطلق این موضوعم،اما زیادیشم داره گند میزنه به تمام جامعه های توی دنیا...(جون داداش راست میگما)
به
نظر من اینکار باعث میشه جاذبه ی جنسی بین دخترا و پسرا از بین بره . حس
دوست داشتنی بینشون نباشه و همه به سمت این موضوع کشیده بشن...
خدا وکیلی آدم با این موقعیت به بغل دستیش هم نمیتونه اعتماد کنه و هر لحظه منتظره تا یه حمله از طرف مقابلش ببینه...
مثل سپیده دوست خودم که اصلا نمیشه جلوشو گرفت.چند بارم از دستش فرار کردم...
یه
بارم که منو خونشون دعوت کرده بود اول خیلی عادی رفتار میکرد،اما بعد از
چند دقیقه حالتهای غیر عادی از خودش نشون میدادو ییهو اومد سمت من و بغلم
کردو...(دیگه خودتون بقیه اشو حدس بزنید)
خدارو شکر فعلا توی ایران این موضوع کمتر شیوع پیدا کرده و ما هم جنس بازی رو بیشتر در پارک دانشجو(چهارراه ولیعصر) میبینیم.
(بروبچز در مورد سپیده هم باید بگم که اون یه داستان تخیلی از خودم بود که در آوردم.سپیده یکی از بهترین دوستای منه که همه جوره بهش اعتماد دارم)
قربون همتون...در مورد این مطلب منتظر نظراتون هستم...