دلنوشته های عاشقانه غمگین

خاطرات تبخ جدایی

اگر قراره مرگ دونفر رو از هم جدا کنه، ایکاش هردو باهم به آغوش مرگ برن که با مردن اون یکی، این یکی تا وقتی نفس می کشه ، هر روز میمیره و آتیشی که تو دلش روشن شده، سرد بشو خاموش شدنی نیست

ب هم میگفتیم داداش 
تا حدی بهم دیگه وابسته شده بودیم که اگه یک روز هم دیگرو نمیدیدم پَکر بودیم 

شاید اون اینطور نبود ولی واقعا من اینطور بودم ...