۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غمگین» ثبت شده است

دلنوشته های عاشقانه غمگین

زمزمه های عاشقانه

 
عاشقی با تمام دلخوری ها، اضطراب ها، ناراحتی ها و جدایی هاش قشنگه
هیجان عاشق شدن رو با چی میشه مقایسه کرد
وقتی می خوای عشقتو ببینی ، انگار دلت می خواد از تو سینه بیرون بزنه
آخ که چقدر دلم می خواد بازم عاشق بشم
بازهم کسی رو دوست داشته باشم و دوست داشته بشم
ای عشق ، مرا صدا کن
این متنو نمیدونم کجا دیدم ولی فوق العاده اس که با تر جمه برای شما می نویسم

when i touch you i can feel you shivering
انگاه که نوازشت میکنم حس میکنم که میلرزی

i can feel your heart is beating fast
میتوانم حس کنم قلبت چه تند تند میزند

we are alone in this crowded room
در ازدحام این اتاق ما تنهاییم
ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه

خاله قزی

دلنوشته های عاشقانه خاله قزی

خاله قزی دلش گرفته بود و کنار ساحل نشسته بود و به غروب خیره شده بود آخ که چقدر سخته لحضات پس از جدایی!!!

چقدر سخته دوست داشتن یکطرف

یکی رو تا حد جنون دوست داشته باشی و اون !!!!!


زن ارام روی ماسه های سرد نشست و به دریا چشم دوخت
شب دوم بود که رفته بود
میدانست تا فردا حتما بر میگردد بغضش را با نسیم دریا فرو داد
و به صدای امواج گوش سپرد
بی اختیار زیر لب ناله میکرد
نباید میرفت نباید میرفت
به یاد شوهرش افتاد و سرفه هایش
و بعد به یاد عدنان و مادرش افتاد
20 سال از ازدواجش می گذشت
مادر عدنان پیغام داده بود با فامیل برای دیدن جهیزیه نسیمه می اید
کدام جهیزیه؟
نسیمه گفت : من شوهر نمیخوام ولی چشمانش چیز دیگری می گفت
زن التماس کرد : مرد نرو

ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۵:۱۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پ پ پونه